ملايرپرس | malayerpress.com



آنها که امام را ندیده اند.....
كد مطلب : 74

آنها که امام را ندیده اند.....
دیر زمانی از تاریخ انقلاب ایران نمی گذرد که اَبَر مردی با پشتوانه ملتی آگاه در برابر آلیگارشی نظام سلطنتی و لمپنیسم چماقداران پهلوی حماسه ی سالهای 42 تا 57 و بعد ازآن تا به امروز را آفریدند مردی که با آرمانی اسلامی و انقلابی و شعاری برگرفته از شعور عاشورایی و برای اصلاح امور تا بدان جا بر عقلها و قلبها نفوذ پیدا کرد که بعدها امامش نامیدند.
امامی که آوازه ی نام و آرمانش مرزهای جغرافیایی و بشری را در نوردید و انقلاب ایران را به اذعان تاریخ شناسان شرق و غرب نمونه کامل یک انقلاب و انقلاب برتر معرفی کرد. تا جایی که به گفته ی پروفسور اودو اشتاین باخ (Prof.Dr.Udo Steinbach) ، مدیر انستیتوی خاورشناسان آلمان (هامبورگ) و یکی از دو مؤلف کتاب «اسلام در دوران معاصر»، طی مصاحبه ای با هفته نامه «دی سایت » (Die Zeit) مورخ 9 ژوئن 1989 اظهار میدارد:
«(امام) خمینی سیاسی ترین رهبر معنوی جهان با شخصیتی جذاب و کاریزماتیک است که آرمانهایی که بر مبنای آنها یک نظام شکل می گیرد از افکار ایشان سرچشمه میگیرد.»
بزرگ مردی که این روزها مورد هجمه ی شخصی معلوم الحال و افراطی که در کارنامه خود سابقه اهانت و ضد انقلابی گری را نیز دارد قرار میگیرد و گستاخی را تا بدانجا پیش میبرد که حاضر است برای پر رنگ نشان دادن این گزافه ها، خود را وصله ی گروه ها و احزاب دلسوز این نظام کند و بگوید: خیلی‌ از اصلاح‌طلبان بر خلاف اول انقلاب دیگر علاقه‌ای به آقای خمینی ندارند.»
علی ایُحال فرض دانستم چند نکته در پاسخ به گزافه گویی های آقای «عیسی سحرخیز» معروض دارم:
1- امام خمینی هویت انقلاب اسلامی است و احزاب و گروه های فعال در کشور برخواسته از متن انقلاب و امام(ره) هستند و کسانی که فراتر از چارچوب‌های نظام و قانون حرکت کنند در اصل اصول انقلاب و احزاب را به درستی درک نکرده‌اند و هر تفکری که دیدگاه امام (ره) را قبول نداشته باشد و بخواهد فراتر از چارچوب‌ های قانونی و حزبی پیش رود از انقلاب ملت ایران خارج است.
2- انقلاب اسلامی و اصل ولایت فقیه که امتداد سیر شتابنده رو به جلو و یک نظریه مترقی است و امروز به‌ خوبی مشاهده می‌شود که شرق و غرب را به چالش کشیده وموجب شده تا قدرت‌های جهانی را مجبور سازد که جمع شوند و با ایران حرف بزنند تا شاید این ملت را راضی کنند را امام پایه ریزی کردند.
لذا با عنایت به تبری جستن از افرادی مانند «عیسی سحرخیز» و اذعان به عدم فهم ایشان از کار حزبی این واقعیت را باید متذکر شد دلبستگی یا عدم دلبستگی به بنیانگذار جمهوری اسلامی امری عاطفی و احساسی نیست تا بشود یا بتوان سحر خیز و امثال سحرخیز را بدلیل بی التفاتی به ایشان مستوجب ملامت دانست.
بقول دکتر علی شریعتی: شناخت علی ذهنیت است و حبّ علی احساس، اما تشیع علی «عمل» است.
به همین قیاس خمینی و انقلاب خمینی نیز مانائی خود را مدیون تقیّد از سر عاطفه و شیدائی و هیجان و تب و احساسات مشتی جوزده نیست.
مانائی خمینی و انقلاب وی مدیون دلالت عقل و عملگرایی مستظهر به شعوری است که مبانی معرفتی خود را از بطن ناب ترین معارف دین پژوهانه اخذ و احصا کرده است.

3- همانطور که تسرّی دادن این سخنان و گزافه ها با توجه به گستردگی احزاب با سلایق و افکار مختلف در ایران، به سایر خدمتگزاران و دلسوزانی که فعال در این عرصه می باشند کاری ناجوانمردانه و به دور از بصیرت است اما پاسخ و مرز بندی گروه ها و احزاب با این سخنان (بر همگانی که آرمان امام خط قرمز ایشان است) واجب است و سکوت بزرگان احزاب نیز امری ناپسند و مذموم است لذا انتظار میرود با موضع گیری مشخص نسبت به این دست مسائل واکنش نشان داده و دلسوزی و پایبندی خود را به انقلاب خمینی به همگان ثابت نمایند.

 

 





نظر شما
* نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
* متن :