قرار بود در راه مجلس ، از محل مصلاي امام خميني ف بازديد کنم : اما چون پاسداران مستقر در آنجا، برنامه يي ترتيب داده بودند که وقت زيادي مي گرفت و به کارهايم نمي رسيدم ، از اين بازديد منصرف شدم . هواپيماي بوئينگ 727 ربوده شده ما را که به قاهره برده بودند، به طرف عراق برده اند و در بصره به زمين نشسته است . ربايندگان هواپيما از ايادي شاپور بختيار هستند. لابد عراق اين هواپيماها را پس نمي دهد: اين سومين هواپيماي ما است که در خاک عراق مانده است .
گروهي از دانشکده آمار به ملاقات آمده بودند: براي آنها راجع به اهميت آمار و اطلاعات صحبت کردم . کارکنان واحد گزينش مجلس آمدند و گزارش کارشان را دادند: از دويست و پنجاه پرونده ، ده نفر را مردود کرده اند. آقايان صفاري و پسر نواب صفوي آمدند. گزارشي از موفقيت هايشان در طراحي و ساخت نوعي اسلحه از نوع خمپاره و نارنجک دادند: چيزهاي جالب و موثري است . از عدم حمايت گله داشتند. معمولاً چنين است .
امام جمعه ملاير آمد و گزارشي از کم شدن مزاحمت ها داد: راضي بود. براي تسريع در دادن اجازه کوره هوفمان به ملاير و براي حفاري چاه ها که در منطقه يي به سنگ مي خورند، کمک مي خواست .آقاي حسن عابدي جعفري وزير بازرگاني آمد و راجع به طرح برنج مشورت کرد. در اين باره دو نظر وجود دارد: يکي اينکه تحت نظر دولت به صنف واگذار شود، و ديگر اينکه به کلي آزاد شود. من طرح دومي را ترجيح دادم . آقاي مرتضي الويري آمد: راجع به برنامه و بودجه مطالبي داشت . پيشنهادهايي در منابع جديد درآمد دولت از قبيل گران کردن زمين هاي دولتي ، فروش خانه هاي سازماني و... و من پيشنهاد کردم روي گران کردن ارزهايمان مطالعه کنند. تقاضا داشت که به نمايندگان سابق براي خروج از خانه ها فشار نياوريم . نياز نمايندگان جديد به مسکن را برايش توضيح دادم . عصر، شوراي مرکزي حزب جمهوري اسلامي در دفترم جلسه داشت . راجع به کارهاي تشکيلات تهران و مخالفان دولت بحث و انتقاد شد و راجع به سفر آيت الله خامنه يي رئيس جمهور به سوريه ، ليبي و الجزاير صحبت کرديم و همچنين درباره نياز شديد حزب به پول مذاکره شد که به جايي نرسيديم . شب به منزل آمدم . آخر شب ، نخست وزير تلفني اطلاع داد که از طرف امام گفته شده که در هواپيماهاي ارتشي هم محافظ بگذاريم : نگران عکس العمل خلبان ها بود. از احمدآقا در اين مورد سوال کردم ، معلوم شد دستوري نبوده ، بلکه امام به فکر چاره جويي هستند