ملايرپرس | malayerpress.com



مي‌جنگيم تا جايگاه خود را بازيابيم
كد مطلب : 5031

پيش‌تر مصاحبه‌اي مفصل با خانواده و برخي از همرزمان شهيد حيدري انجام داده و با عنوان «از سرپل ذهاب تا كاكاني» منتشر كرده بوديم. اما در ايامي كه هرازگاهي خبر حضور مؤثر رزمندگان كشورمان در سوريه و عراق به گوش مي‌رسد، انگيزه‌هاي حضور اين عزيزان در جبهه‌هايي كه كيلومترها با مرزها‌ي ايران اسلامي فاصله دارند ما را بر آن مي‌دارد تا مروري بر خاطرات و دست‌نوشته‌هاي رسول حيدري داشته باشيم. واگويه‌هايي كه آينه‌اي تمام‌نما از انگيزه‌ شيرمرداني را به نمايش مي‌گذارد كه اين روزها كم‌كاري و حتي خيانت برخي از دولت‌هاي به اصطلاح عربي را جبران مي‌سازند تا امت اسلام را از شر خوارج سلفي رهايي بخشند.

اما رسول حيدري، كسي كه سال‌ها در دوران دفاع مقدس جهاد در راه خدا را پيشه خود ساخته بود، از جنس همين رزمندگان بود كه عمليات برون مرزي را با حضور در كردستان عراق و همراهي با اكراد مخالف رژيم بعث صدام آغاز كرده بود. دستان رسول اما تنها سلاح را نمي‌شناختند؛ او هنرمندي بود كه با قلم زيبايش بسياري از لحظات حضور خود در جبهه‌هاي دفاع مقدس را به تصوير كشيده و به يادگار گذاشته است. ليكن ما در اينجا به بخشي از يادگار نوشته‌هاي او اشاره مي‌كنيم كه مربوط به حضورش در جنگ بوسني مي‌شود.

شهيد حيدري كه در ميان بوسنيايي‌ها با عنوان «شهيد رسول» شهره است و حتي خياباني با نام او در شهر ويسوكو وجود دارد، هنگام ورود به بوسني نوشته بود: «آمدن من به اينجا نه از سر هوس يا حتي ماجراجويي است. ما (مسلمانان) اينجا هزار سال است كه تحقير و رانده شده‌ايم. اكنون پس از هزار سال بازگشته‌ايم تا جايگاه خود را بازيابيم.» آري! رسول به خوبي دريافته بود كه نسل‌كشي چتنيك‌هاي صرب‌تبار در بوسني در واقع واكنشي خونبار از سوي مستكبرين است كه همواره از حضور مسلمانان در قلب كشورهاي اروپايي احساس نگراني مي‌كنند و در طول تاريخ هرگاه فرصتي به دست آوردند، ضربه‌اي به مسلمين مي‌‌زنند.

همان زمان رهبر معظم انقلاب نيز با درك اين موضوع در خصوص ماهيت اين نسل‌كشي فرموده بودند: «ايران و جهان اسلام بايد هوشيار باشند، چون اينك زمان سرنوشت‌سازي است كه جنگ مدرن‌ترين اسلحه‌ها عليه مسلمانان و اسلام است.» پس رسول‌ نيز پيام رهبر خويش را دريافت و با لبيك به نداي پيامبر اسلام(ص) كه در گوش تاريخ فرياده زده بود: «مسلمان نيست كسي كه فرياد كمك‌خواهي برادر مسلمان خويش را بشنود و به ياري‌اش نشتابد» رهسپار اروپاي مسيحي شد.

به اين ترتيب رسول حيدري كه پس از گذشت چند سال از اتمام جنگ تحميلي زندگي آرامي را در تهران مي‌گذراند و صاحب زن و چند فرزند بود، دوباره رخت رزم پوشيد و براي آموزش بوسنيايي‌ها عازم اين كشور شد. اما اين جهاد مساوي با گذشتن از دلواپسي‌ها و دلتنگي‌هايش براي خانواده بود كه اينگونه در يكي از نامه‌هايش خطاب به فرزند پنج ساله‌اش مهدي مي‌نويسد: «مي‌دانم كه دوست داشتي من در كنارت باشم اما اگر قرار بود همه باباها در كنار فرزندانشان بمانند، چه كسي به داد اين مردم مظلوم برسد.»

اين نامه كه به قول خود شهيد سخت‌ترين نامه او براي خانواده‌اش بود به خوبي نشان مي‌دهد كه امسال رسول‌ها ماجراجو نبوده و نيستند. آنها همسر، پدر يا فرزنداني هستند كه با پشت سرگذاشتن تمامي تعلقات دنيوي براي ياري مسلمين و مستضعفين به كيلومترها دورتر از سرزمين خود هجرت مي‌كنند و با در آميختن تلخي هجر و سختي جهاد، قدمي در جهت اعتلاي كلمه الله در سراسر جهان برمي‌دارند.

جالب اينجاست كه در زمان حضور شهيد حيدري در بوسني نيز يكي از اقدامات او و همرزمانش اين بود كه جوانان بوسنيايي را از پايگاه‌هاي ايجاد شده توسط القاعده و گروه‌هاي سلفي رهايي بخشند. گويي كه نبرد اسلام ناب محمدي با اسلام امريكايي (بخوانيد اسلام مستكبرين) در همه تاريخ وجود داشته و رسالت رسول‌ها پاك كردن چهره اسلام از لكه‌ ننگ سلفي‌ها و تكفيري‌هاست و اگر تك تك مسلمانان همانند شهيد رسول حيدري به پيرايش چهره جامعه اسلامي از اسلام مستكبرين توجه نشان مي‌دادند، شايد اكنون سوريه، عراق و لبنان از حضور منحوس دست پرورده‌هاي اسلام امريكايي آزرده خاطر نمي‌شدند.

19 خرداد 1372 چند كيلومتري شهر ويسوكو، در نزديكي شهر كاكاني، همان زمان و همان جايي بود كه مجاهدي با حدود صد ماه سابقه حضور در مناطق عملياتي دفاع مقدس با آرزوي ديرينه خود شهادت وعده ديدار داشت. او كه در طلب نيل به وصال معبودش وجب به وجب جبهه‌هاي دفاع مقدس را طي كرده بود، اكنون كيلومترها دورتر از سرزمين خود، در دل اروپاي مسيحي به شهادت رسيد. شايد كمين كروات‌هاي معاند در جاده ويسوكو به زنيتسا بهانه‌اي براي عروج رسول حيدري از بند خاك بود اما شهادت او پنج سال پس از اتمام دفاع مقدس، واقعيتي را به اثبات رساند كه از آن با عنوان نبرد هميشگي جبهه حق و كفر و در نهايت صدور ارزش‌هاي انقلاب اسلامي به سراسر جهان ياد مي‌كنيم. شهيد حيدري در آخرين دست‌نوشته خود آورده بود:«ديدي كه باز هم مي‌توان راه را يافت/ ديدي كه مي‌توان درب شهادت را گشود».

آري رسول حيدري عاقبت راه را يافت و درب شهادت را گشود. او براي كمك به همكيشان بوسنيايي خود چندين هزار كيلومتر دورتر از ايران اسلامي به شهادت رسيد. اكنون راه او در كشورهايي چون سوريه و عراق توسط رسول‌هاي ديگري دنبال مي‌شود. رزمندگاني كه شيران بيشه گمنامي نام گرفته‌اند، اما همين گمنامان لرزه بر اندام مستكبريني مي‌اندازد كه كينه و عداوت تاريخي خود با اسلام ناب محمدي را هرگز فراموش نكرده و نخواهند كرد.

 

شهيد رسول حيدري در يكي از دست‌نوشته‌هاي خود در خصوص معني خط امام خميني(ره) مي‌نويسند:

خط امام چيست؟

منبع :روزنامه جوان
نويسنده:عليرضا محمدي

خط امام = استمرار حركت انبياء

خط امام = حجت خدا در روي زمين براي بندگانش

خط امام = حاكميت مستضعفين و له‌‌شدگان تاريخ

خط امام = تبلوربخشي شعار «لااله الا الله»

خط امام = نفي استثمار، استبداد، استعمار

خط امام = بازگشت به خويشتن خويش

خط امام = حاكميت انتظار

خط امام = ادامه حركت خونين عاشورا در كربلاهاي زمان...





نظر شما
* نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
* متن :